12
سلام دختر خوشگـــــــــــــل خونه ی مــــــــــــــا ...
سلام یکی ی دونه ی زندگیـــــــــــــــــم ...
دیروز حس میکردم که سونوگرافی شک کرد که تو دخملی یا پسر شایدم این به خاطر حساسیت من
نسبت به تو بود که میخواستم وسایلی که واست بخرم به خود خودت مربوط شه ... سه شنبه صبح
رفتم پیش خان آقایی و گفتم که شک دارم ...گفت آخه من زیاد سونو به مادرا نمیدم مظلوم نگاش کردم و
گفتم خانم دکتر میخوام سیسمونی بگیرم واسش آخه .... باید مطمین باشم ...گفت باشه
و ما با نسخه ی سونوگرافی رفتیم به سمت خانه مامانی ...
عصری با مامانی رفتیم سونوگرافی و بعد از دو ساعت علافی رفتیم داخل و مامانی هم واسه اولین بار
شما رو رویت کرد .... و چقدر که قربون صدقه ی شما رفت ....
آقای دکتر فرمودند : که بلـــــــــــــه این فسقلیه شمـــــــــــا ی دخمله خوشگله
خلاصه که فهمیدم آرزوم برآورده شده و شما عشـــــــــــــق بنده بودی و بیشتر تر شدی
خلاصه که ی اسم خوشگل هـــــــــــــــم واست انتخاب کردم که واسا تا بهت بگـــــــــــــــــــم